بخشش

ما انسان هایی ناقص در جهانی ناقص هستیم.

در عین حال انتظار داریم روابط کامل و بی نقصی داشته باشیم. وقتی عشق پیدا می شود، تعارض اجتناب ناپذیر است. بخشش مرهمی است که زخم های عشق را التیام می دهد. عده کمی از مردم می دانند که چطور ببخشند.

خیانت

خیانت وقتی رخ میدهد که ما انتظار داریم مردم به شیوه خاصی رفتار کنند و آنها نمی کنند.خیانت فقط زمانی اتفاق می افتد که اعتمادی وجود دارد. برای رابطه ای که اعتماد وجود ندارد، انتظارات رفتاری خاصی هم وجود ندارد.

بدون انتظارات، بخشش هم لازم نیست. خیانت فقط به روابط دوستی و عشق که انتظارات و توقعات رفتاری جزء ذاتی این روابط هستند، منحصر نمی شود. ما روابطمان را در اجتماع بر اساس اعتماد شکل می دهیم. ما از مردم انتظاراتی مثل احترام گذاشتن و متمدن رفتار کردن داریم حتی اگر آنها را نشناسیم.

هنگامی که ما قربانی رفتارهای بی ادبانه افراد می شویم، به دلیل اینکه انتظارات ما از رفتارهای بشر سرخورده می شود، احساس فریب خوردن می کنیم. این احساس یک مانع بین ما و روابط ماست. یک مانع که فقط با بخشش حل می شود.

بخشش یک عمل است:

بخشش یک احساس نیست، بخشش یک اقدام است. ما باید کاملا آگاهانه تصمیم بگیریم که کسی را که کمتر از حد انتظارات ما رفتار کرده ببخشیم.ما باید برای بخشش، فعالانه اقدام کنیم و صبر نکنیم تا درد ناامیدی فراموش شود.

زخمِ خیانتی که بخشیده نشده، در معرض باز شدن است و در کوچکترین یادآوری مربوط به خیانت، دوباره زنده می شود و به احساسات آسیب می زند.بخشش یک فرایند فعال است که به موجب آن ما به صورت آگانه تصمیم میگریم که عمل فرد را ببخشیم بدون اینکه احساساتمان را در نظر بگیریم.

اگر بخشش بر احساسات متکی باشد تعداد کمی از مردم بخشوده می شوند.

فراموش نکنید بخشش یک انتخاب است:

بعضی از خطاها سخت فراموش می شوند به ویژه اگر خیلی دردناک باشند. بخشش درست زمانی اتفاق می افتد که یک انتخاب آگانه باشد. فکر کردن در مورد خطاها اغلب دوباره درد عاطفی مرتبط با خیانت را ایجاد می کند. هر بار ما روی عمل خیانت متمرکز می شویم، آگاهانه یا ناآگاهانه مانع بازسازی افکار می شویم.

بخشش مانع از غیبت می شود:

یک بخشش درست، غیبت کردن را به دنبال ندارد. غیبت کردن یک انتقامِ ظریف است چرا که خطاکار متهم و در انظار عموم تحقیر می شود.

طلب بخشش کردن از بخشیدن راحت تر است. کسی که می بخشد نه تنها درد خیانت را تحمل می کند بلکه باید تصمیم بگیرد که موضوع را یادآوری نکند، از بخشش به عنوان سلاح استفاده نکند و غیبت نکند.

در همه روابط، یک زمانی، دیگران در براورده کردن انتظارات معقول ما شکست می خورند. ضربه خیانت وقتی کاهش می یابد که بدانیم در یک جهان ناقص با مردم ناقص، چیزی به عنوان رابطه کامل وجود نخواهد داشت.

بخشش مانع ضربه خوردن می شود و به ما اجازه می دهد که برای ادامه روابطمان، تقویت شویم. بخشش یک بخش ضروری از زندگی ما است. ما باید یاد بگیریم دیگران را ببخشیم چون در جای دیگر و در زمان دیگر به بخشیده شدن خودمان توسط دیگران نیاز پیدا خواهیم کرد.

شما در این باره چه دیدگاهی دارید…؟

دوستدارتان

محمد جانبلاغی

2.8/5 - (5 امتیاز)
فیسبوک
توییتر
لینکدین
پینترست
ردیت
اسکایپ
تلگرام
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما