اعتقاد به حرفه اتان

زمانی که وجدانتان با هدف های تان همسو است دیگر دچار تردید نمی شوید و مشتاقانه کار می کنید. نه تنها به دلیل خوشنودی خودتان بلکه به دلیل کمک به دیگران .

پارسال من یک راز بزرگ موفقیت را فرا گرفتم: باید به قدری به خدمتی که ارایه می کنید باور داشته باشید که حس کنید اگر به با تمام قدرتتان آن را به مردم ارائه یا پرزنت ( معرفی ) نکنید آنها را از نعمتی بزرگ محروم کرده اید.

من این نگرش را از آقای جی آبراهام فرا گرفتم.

برای مثال:

محمد جانبلاغی یک رواندرمانگر (روانشناس بالینی) است، و مهارت ما تسکین و حل بسیاری از مشکلات مراجعانمان است.

جی ممکن است از شما بپرسد : میانگین صرفه جویی روی هر مشتری چقدر است؟ می گوییم ۵۰ هزار تومان برای هر مراجع.

جی : بنابراین اگر مردم با شما کار نکنند حدود ۵۰ هزار تومان هزینه برایشان دارد.

محمد جانبلاغی: بله درست می فرمایید.

جی : تقریباً هر مراجع تان چند سال با شما کار می کند؟

محمد جانبلاغی: حدود ۶ ماه الی یکسال بر حسب نوع مشکل

جی : پس حدوداً یک میلیون و دویست هزار تومان می شود. پس اگر مردم با شما کار نکنند ۱۲۰۰۰۰۰ هزار تومان برایشان هزینه دارد. در غیر اینصورت ۱۲۰۰۰۰۰ هزار تومان سود می کنند.

محمد جانبلاغی: درست است.

جی : پس اگر شما کسی را ببینید و در رابطه با سرویستان برایش توضیحی ندهید باعث ضرر ۱۲۰۰۰۰۰ هزار تومان به او شده اید.

محمد جانبلاغی: اهممممم

جی : شما وظیفه دارید که این دانش را به آنها انتقال دهید. در غیر اینصورت شما مسئولیت خود را انجام نداده اید.

محمد جانبلاغی: من هیچ وقت اینطور به آن فکر نکرده بودم.

جی : چه چیزش عجیب است؟ اگر شما می توانید باعث صرفه جویی ۱۲۰۰۰۰۰ هزار تومان مردم بشوید و این اطلاعات را به مردم ندهید، ۱۲۰۰۰۰۰ هزار تومان به آنها ضرر زده اید. ۱۲۰۰۰۰۰ هزار تومان که می توانستند ذخیره کنند.

آیا این وظیفه اخلاقی را در خود نمی بینید که به مردم کمک کنید این پول را ذخیره کنند؟ فکر نمیکنید انجام ندادنش غیر اخلاقی باشد؟

شما خواننده گرامی در این باره چه دیدگاهی دارید…؟

دوستدارتان محمد جانبلاغی

5/5 - (5 امتیاز)
فیسبوک
توییتر
لینکدین
پینترست
ردیت
اسکایپ
تلگرام
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها